PDF نسخه کامل کتاب زن بودن نویسنده دکتر تونی گرانت مترجم دکتر مریم بردبار
PDF نسخه کامل کتاب زن بودن
نویسنده : دکتر تونی گرانت
مترجم : دکتر مریم بردبار
زن بودن حس زن بودن را بپذیرید و عشق را دریابید
"زن بودن" کتابی است به قلم "تونی گرنت" که در آن به شما می آموزد "به زنانگی خود تحقق بخشید و عشق را دریابید". این روان پزشک بالینی برجسته که برنامه های رادیویی او از شهرت به سزایی برخوردار هستند، تجربیات خود از سال ها گفت و گو با زنان و کار روان درمانی را در کتاب "زن بودن" گردآوری کرده و کمک می کند که "به زنانگی خود تحقق بخشید و عشق را دریابید".
"تونی گرنت" در این کتاب با در پیش گرفتن یک رویکرد روان شناسانه در قبال زنان نسل خود، آن ها را به گروه های متفاوتی تقسیم می کند و خصوصیات هر کدام از این گروه ها را به دقت تجزیه و تحلیل کرده و دغدغه هایشان را برای مخاطب بازگو می کند.
"زن بودن" از نه فصل برخوردار است که در فصل نخست و جنجالی آن، نویسنده به سراغ گمراهی زنان امروزی و فریب بزرگ آزادی می رود. او در فصل دوم زن آمازونی را توصیف می کند که همواره آماده ی جنگیدن است و سپس چهار سیمای جنگجو، مادونا، مادر و سبک سر را در فصل سوم توصیف می کند. فصل چهارم به بحران قداست پرداخته و در فصل پنجم، که یکی از مهم ترین فصل های کتاب "زن بودن" است، "تونی گرنت" از پذیرش حس زن بودن و در آوردن آن زره ی آمازونی سخن می گوید. وی در فصل ششم از پیدا کردن قهرمان زندگی و جذب مردان حرف می زند و در فصل هفتم، نحوه ی مدیریت و در اختیار گرفتن روح و قلب آنان را تشریح می کند. کتاب با تسلیم شیرین در برابر عشق و کامل کردن حس زنانگی با ازدواج پایان می یابد و این چنین موفق می شوید "به زنانگی خود تحقق بخشید و عشق را دریابید".
قسمت هایی از کتاب زن بودن
بسیاری از زنان آمازونی معاصر، عمیقا از ذوب شدن شخصیت خود در اسارت مردان می ترسند. اسارت یعنی تعلق، و تعلق نیاز به نوعی تسلیم شدن و جابه جایی هویت شخص دارد. اما زن آمازونی اغلب وحشت دارد که مبادا این جابه جایی هویت به معنای از دست دادن هویت خودش باشد، هویتی که که مدت های طولانی برای خلق آن سخت تلاش کرده است. افسانه ی هیپولیتا و تسوس، با تسلیم یا از دست دادن هویت پایان نمی یابد، بلکه قصه ادامه دارد تا آن جا که دنباله ی زندگی هیپولیتا در آتن و رشد روان شناسی او به عنوان یک زن را کاملا به تصویر می کشد. نوعی زندگی که در آن فرا می گیرد تمام هویت جدیدش را بپذیرد. آمازونی های معاصر نیز به این زندگی نیاز دارند، اما متاسفانه تعداد اندکی از مردان، پادشاه یا غیر پادشاه، مایلند وقت و انرژی صرف کنند تا «دختری را که در تصرف دیگری ست» به دست آورند.... برای بسیاری از زنان معاصر، هم آغوشی بیشتر به معنای در قید بودن است تا اسارت. بسیاری از آنان درحالی که از روی هوس بازی با دیگران هم آغوشی می کنند، نمی خواهند احساس نزدیکی زیادی با نامزد خود داشته باشند. هوس بازی شاید اشکالی نداشته باشد، چرا که باعث لذت بیشتر همبستری می شود، همچنین می تواند به عنوان وسیله ای برای دوری کردن به کار رود؛ به طور مثال تصور اینکه با کسی هستی و وانمود می کنی شخص دیگری هستی، احساس امنیت را بیشتر می کند. زن آمازونی از اینکه خودش باشد و یا در محاصره ی کنترل یک مرد واقعی بسیار احساس تهدید می کند. او دلایل موجهی برای این ترس ها دارد، زیرا زنی که از صفات زنانگی خود آگاهی دارد، تنها تسلیم مردی می شود که به او اعتماد دارد و برایش احترام قائل است. زن معاصر آمازونی خود را در آغوش مردانی رها می کند که حتی نمی داند آن ها را دوست دارد یا نه. از آن جایی که در اسارت یا عدم کنترل بودن برای او ویران کننده است، اغلب مردانی را برمی گزیند که از شأن او پایین تر هستند. مردانی که شاید برای لحظه ای او را به وجد می آورند اما می داند که در آینده اش هیچ جا و نقشی ندارند.
تعداد مشاهده: 10 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:
فرمت فایل اصلی: PDF
تعداد صفحات: 187
حجم فایل:60,229 کیلوبایت